دکتر حمید عنایت
چون ما در گفتار دیگری از اصول تجددخواهی دینی نزد اهل سنت بحث کردهایم 1 این بحث را به بررسی زندگی و افکار رهبران تجددخواهی اختصاص میدهیم. نخستین آن رهبران، سید جمالالدین اسدآبادی معروف به افغانی بود. در سالهای اخیر با شدت یافتن بحران روابط سیاسی کشورهای عرب و دولتهای غربی و اوج گرفتن مبارزات ضد استعماری ملتهای اسلامی، زندگی و افکار سید جمال، توجه مورخان سیر بیداری این ملتها را به خود جلب کرده است. دو مسأله درباره سید همیشه میان شرح حال نویسان او محل اختلاف بوده است: یکی ملیت و دیگری مذهب او.
اختلاف مربوط به ملیت سید این است که آیا او افغانی بوده است یا ایرانی. چون سید خود را افغانی میخوانده و نخستین شرححال نویس عرب او، شیخ محمد عبده، که یار و مرید او بوده زادگاه او را براساس گفتههای خود سید جمال افغانستان دانسته است. اغلب نویسندگان تاریخ فکری و سیاسی معاصر عرب مدتها در ملیت افغانی او تردیدی نداشتند. با انتشار کتاب « مجموعه اسناد و مدارک چاپ نشده درباره سید جمالالدین مشهور به افغانی » در سال 1342 2، دلایل تازهای درباره ایرانی بودن سید جمال به دست آمد و بر اساس آنها چند محقق ایرانی و اروپایی کتابهای تازهای درباره او نوشتند که در آنها بسیاری از مطالبی که از دیرباز راجع به زندگی سید جمال، مسلم دانسته میشد در محل تردید آمد.
این دلایل رویهم رفته نشان میدهد که در حالی که سید جمال در ایران بستگان و آشنایانی داشته است که تولد او را در سال 1254 / 1839، در اسدآباد همدان و وقایع دوره جوانی او را در ایران و سپس تحصیلاتش را در نجف و کربلا گواهی دادهاند، در افغانستان چنین شهودی که همزمان با او زندگی کرده باشند و ملیت افغانی او را تأیید کنند وجود نداشتهاند. و آنچه مورخان افغانی و عرب در این باره نوشتهاند بر اساس ادعای خود سید جمال استوار بوده است.بعلاوه هنگامی که نام سید جمال نخست بار در سال 1866 در کشاکشهای سیاسی افغانستان به میان می آمد، نماینده دولت انگلیس که در آن کشاکشها دست داشته است در گزارش خود به دولت انگلیس او را غیر افغانی میخواند و از اصل و ملیت او اظهار بیخبری میکند. واین معلوم میدارد که سید جمال که در آن هنگام نزدیک به سی سال داشته مدعی ملیت افغانی نبوده یا اصل و نسب او را در افغانستان کسی نمیشناخته است.3
?
نظرات